راهنماي درمان قطعي انواع سرطان، ايدز، هپاتيت، آلرژي، اعتياد، بيماريهاي قلب، كبد، ريه، كليه، تومورمغزي، معده، روده، سينوزيت، آب مرواريد، پيرچشمي، قند، فشارخون، چاقي و ديگر بيماريها
در اين روش درمان، به بدن اجازه داده ميشود تا با اجراي مكانيسم از پايين به بالا، خود را مانند روزي كه متولد شده بازسازي و از همهي بيماريها و نارساييها پاكسازي نمايد. در حالت عادي، مكانيسم بدن از بالا به پايين است. يعني: 1ـ از راه دهان خوراك دريافت ميكند. 2ـ مواد سودمند را جدا ميكند. 3ـ چربيها و يا قند اضافه و برخي ديگر از مواد زائد را در جاهاي خالي بدن مانند پيرامون شكم، زير پوست سر، پيرامون قلب و ..ذخيره ميكند. 4ـ ديگر مواد زائد را از راه روده دفع ميكند؛ ولي در مكانيسم از پايين به بالا، چون بدن جز آب چيزي دريافت نميكند، براي تأمين انرژي براي زنده ماندن، خود را بررسي و ذخيرههاي سودمند و ناسودمند را براي مصرف فراخواني ميكند. آنچه سودمند بداند ميسوزاند و آنچه زيانآور بداند، از راه دهان به صورت خلط بيرون ميريزد؛ به همين دليل آب دهان بيمار، به صورت چسبناك و كشدار ميشود كه بايستي بيرون ريخته شود. در اين روش، از يك سو غذاي كافي براي ادامهي زندگي ميكربها، باكتريها و يا سلولهاي سرطان به آنها نميرسد و از سوي ديگر بدن براي زنده ماندن، با تمام توان هر چه را در جاي جاي خود پيدا كند به عنوان غذا شناسايي ميكند. در اين حالت، هيچ ميكرب، باكتري و يا سلول سرطاني تاب مقاومت در برابر بدن را ندارد. ممكن است براي كسي اين پرسش پيش آيد كه بيماريهاي ويروسي چگونه با اين روش درمان ميشود؛ در حالي كه ويروسها از غذايي كه به بدن داده ميشود استفاده نميكنند. پس چگونه ميتوان با قطع غذا از بدن و تنها نوشيدن آب، بيماريهاي ويروسي مانند: ايدز، سل و ... را درمان كرد؟ پاسخ اين است كه بدن در دورهي آبدرماني، هيچ ميكرب، ويروس، باكتري و يا سلول سرطاني را نميكشد. دليل آن هم اين است كه بيمار تب نميكند و هيچ جاي بدنش نيز عفونت نميكند؛ بلكه بدن با نيروي فوقالعادهاي كه هنوز براي دانش پزشكي ناشناخته است، هر گونه ميكرب، باكتري، ويروس و يا سلول سرطاني را از سوراخ بسيار ريزي كه در انتهاي زبان است به صورت خلط بيرون ميريزد.

اين روش درمان براي افراد بالاي 5 سال سودمند است؛ البته براي آنان كه زير 18 سال دارند، دورههاي 3 تا 6 روز توصيه ميشود. كسي كه ميخواهد براي نخستين بار آبدرماني كند، چنانچه به خود اطمينان ندارد كه توانايي انجام آن را دارد يا خير، ميتواند از 1 تا 5 يا تا 12 روز آبدرماني كند. در اين مدت، هرگاه ديد توانايي ادامه را ندارد و از انجام كارهاي روزانه باز ميماند، برنامه را قطع مينمايد. سپس به تعداد روزهاي آبدرماني، استراحت ميكند و بار ديگر آغاز ميكند؛ و چون اندكي از جسمش پاكسازي شده، توانايي بيشتري دارد. از اين رو، اين بار دو برابر روزهاي پيش، آبدرماني ميكند. چنانچه در اين دوره نيز باز هم توانايي ادامه نداشت، آن را قطع و سه برابر روزهاي آبدرماني استراحت ميكند. سپس براي سومين بار آغاز و هر كس كه باشد ميتواند آن را به پايان ببرد.
در اين روش، شخص تا چهل شبانهروز، جز آب و چاي چيز ديگري نميخورد. در اين مدت، بدن انسان خود را بررسي ميكند و آنچه برايش سودمند است نگه ميدارد و از آن استفاده ميكند و آنچه برايش زيان دارد، به صورت خلط، از راه دهان بيرون ميكند؛ و نشان پاكسازي شدن خود از همهي بيماريها را به صورت سرخ شدن سراسر زبان نشان ميدهد. در چنين حالتي، بدن مانند روزي است كه متولد شده است؛ زيرا اگر به زبان نوزادي كه تازه متولد شده نگاه كنيد، ميبينيد كاملا قرمز است. بيمار يك روز ييش از آغاز آبدرماني، آزمايش خون و ادار ميدهد و يك روز پس از پايان دوره نيز آن را تكرار ميكند تا اثرات اين روش درمان را بر بدن خود ببيند.
کسانی که شوره¬ی سر يا ريزش مو دارند، از روز دهم آب درمانی، شورهی آنان از بين میرود و ريزش مو متوقف میشود. چربی موی کسانی هم که دارای موهای چرب هستند از بين می¬رود و اگر شخص دوره را به پايان برساند، هرگز موی چرب، شوره و يا ريزش مو نخواهد داشت. برای کسانی که سنشان زير 50 سال است و بخشی از موهای خود را از دست دادهاند، پس از پايان دوره، ممكن است موهای تازه برويد.
روش انجام آب درماني چنين است:
(1)ـ پيش از آغاز، شخص خانوادهي خود را از كاري كه ميخواهد انجام دهد و مزاياي آن آگاه ميكند تا هم در مدت دوره از سوي آنها سرزنش نشود و هم اين كه چنانچه در مدت دوره براي او مشكلي پيش آمد، افراد خانواده بدانند كه چه بايد بكنند.
(2) ـ از 3 روز پيش از آغاز، هر بامداد پيش از صبحانه و شب پيش از خواب، 2 قاشق غذاخوري خاكشير و يك قاشق مرباخوري عسل را در يك ليوان آب گرم حل كرده و مينوشد. يك روز پيش از آغاز نيز ناهار و شام فقط سوپ و يا مانند آن ميخورد.
(3)ـ اگر كسي كه ميخواهد آبدرماني كند داراي بيماريهاي خطرناكي مانند سرطان، هپاتيت و يا ايدز است و محدوديت زماني دارد مثلاً بيشتر از دو يا سه ماه زنده نيست، ميبايست 40 روز را پي در پي آبدرماني كند؛ ولي چنانچه فرصت بيشتري دارد، براي اين كه بتواند 40 روز را بدون غذا با موفقيت سپري كند، بهتر است اول 5 روز آبدرماني كند و سپس 15 روز غذا بخورد. پس از آن 7 روز و 21 روز غذا بخورد؛ و در پايان، 10 روز و يك ماه غذا بخورد و پس از آن به آساني ميتواند 40 روز آبدرماني كند.
(4)ـ براي اين كه با آغاز آب درماني، و قطع غذا از معده، مدفوعات متوقف شده در اعماق رودهها جسم را مسموم نكند و باعث سرگيجه و سردرد نشود، شخص در شب سوم كه طبق بند 2 رفتار كرده است، 4 ساعت پس از خوردن سوپ، 60 سي.سي روغن كرچك ميخورد تا آنچه در رودهها باقي مانده، بيرون رانده شود. چنانچه خوردن روغن كرچك دشوار باشد، ميتواند به جاي آن، از دم كردهي گياه سِنا و گل سرخ به اندارهي 2 ليوان استفاده كند.
(5)ـ در طول دوره، ديگر نبايد روغن كرچك يا هرگونه مسهل استفاده كند؛ زيرا آب زيادي از جسم ميگيرد و باعث ضعف شديد ميشود. در صورتي كه بدن به آب بسياري نيازمند است. از اين رو، خوردن روغن كرچك يا هر مسهل ديگر در هفتهي اول درمان، اختلالاتي در رودهها پديد ميآورد كه شايد تا بيش از يك روز هم ادامه يابد؛ ولي چنانچه بيمار به سردرد دچار شد و با تنقيه بهبود نيافت، پس از پايان هفتهي اول، ميتواند هر سه يا چهار روز يكبار مسهل بخورد.
(6)ـ از آن ساعت به بعد، تنها آب ميخورد.
نكته: پس از يك تا دو روز از آغاز آب درماني، با ترك غذا، زبان سفيد ميشود و اشتها كور ميشود؛ ولي در پايان روز چهلم، اشتها برميگردد. چنانچه پيش از پايان دوره، ميل به غذا برگردد، تصادفي و ناشي از كوشش و خستگي بسيار است. اين اشتهاء، حقيقي نيست و با آشاميدن دو جرعه آب خنك از بين ميرود. به اين موضوع مهم نيز بايد توجه داشت كه نشانهي پايان درمان، 40 روز نيست؛ بلكه سرخ شدن سراسر زبان و بازگشت ميل به غذاست. از اين رو ممكن است اين دو نشانه براي كسي كمتر از 40 روز آشكار شود كه نشان از پايان آب درماني است. ضعفي كه در نخستين روز پيش ميآيد، در واقع حالتي است كه ميان تغير مكانيسم بدن از حالت از بالا به پايين به از پايين به بالاست؛ و با رويكرد بدن به مكانيسم از پايين به بالا و استفاده از ذخيرههاي خود، ضعف نيز پايان مييابد. بيمار نبايد به هيچ روي نگران زخم معده و روده باشد و گمان كند كه با نخوردن غذا زخم معده و يا روده ميگيرد؛ زيرا نه تنها پس از 24 ساعت كه اشتها كور ميشود، معده ديگر براي غذا ترشح اسيدي ندارد، بلكه چنانچه بيمار داراي زخم معده يا روده باشد، با سرعت باورنكردني بهبود مييابد.
(7)ـ بيمار هر روز 18 ليوان آب برابر با چهار ليتر مينوشد. 9 ليوان صبح و 9 ليوان بعدازظهر. البته در كنار آن، ميتواند تنها يك ليوان چاي نيز بنوشد؛ زيرا نوشيدن بيش از يك ليوان باعث دفع املاح بدن و آسيبپذيري ديوارهي قلب و رگها ميشود. روی هم رفته از چهار ليتر بيشتر نبايد آب بنوشد؛ زيرا نوشيدن بيشتر از اين مقدار، ممكن است باعث رقيق شدن خون و مرگ شود.
براي اين كه نمك بدن نيز تأمين شود، بيمار همهي آب مصرفي را از آب جوشيده استفاده نميكند؛ زيرا پس از پايان ذخيرهي نمك بدن در پانزده روز نخست، چنانچه نمك كافي به بدن نرسد، عضلات دچار سستي و در نتيجه بدن دچار ضعف ميشود. ضعفي كه با افزايش قند از بين نميرود و ممكن است بيمار را از ادامهي درمان از روز بيستوپنجم به بعد بازدارد. از اين رو، بهتر است براي اطمينان از سالم بودن و داراي املاح بودن آب، 9 ليوان آب جوشيده را با 9 ليوان آب معمولي بياميزد؛ سپس در دو ليوان از آبي كه صبح و عصر مينوشد، مقدار بسيار ناچيزي نمك بيفزايد؛ به گونهاي كه شوري آب را احساس نكند؛ و تنها تلخي آب را احساس كند. براي اين كه تلخي آب را هم احساس نكند، ميتواند يك قاشق غذاخوري آبليمو به آن بيفزايد كه بسيار خوشمزه هم خواهد بود.
بيمار ميتواند 18 ليوان را در ميان 16 ساعت بيداري تقسيم كند تا در هر 50 دقيقه، يك ليوان آب بنوشد و ناچار نشود كه در يك زمان چند ليوان با هم آب بنوشد؛ ولي چنانچه نوشيدن اين اندازه آب يا چاي براي كسي با كاهش كنترل او بر ادرار همراه باشد، ميتواند 2 ليوان از آن كاسته و تنها 16 ليوان در شبانهروز آب بنوشد؛ زيرا نزديك 2 ليوان نيز بدن از راه تنقيه جذب خواهد كرد كه توضيح داده خواهد شد.
(8)ـ براي جلوگيري از آميخته شدن آب يا چاي با خلط دهان، بيمار پيش از نوشيدن، دهان خود را ميشويد.
(9)ـ در پانزده روز نخست، ادرار بي رنگ است؛ ولي پس از آن، ممكن است به رنگ زرد مايل قرمز باشد كه جاي نگراني نيست.
(10)ـ براي اين كه سه نشانهي مهم حياتي: نبض، دماي بدن و فشار خون تنظيم باشد و نيز قند كافي به مغز برسد و بيمار بتواند تا پايان ادامه دهد، براي كسي كه متناسب با قدش از 10 تا 15 كيلو اضافه وزن دارد، در 10 روز نخست، هر روز دو قاشق مرباخوري عسل، يكي صبح و ديگري بعدازظهر را در آب حل ميكند و مينوشد؛ و از خوردن يكبارهي عسل به ميزان بيشتر خودداري ميكند كه قند خون به يكباره بالا نرود. از روز يازدهم تا پايان دوره، به دليل كاهش چربيها و قند بدن، براي جلوگيري از كاهش قند مغز و در نتيجه پيدايش ضعف، ميزان عسل را ميتواند به سه برابر افزايش دهد و هر 4 ساعت يك بار بخورد. در اين صورت از 18 ليوان آب مصرفي در روز، 6 ليوان آن با عسل آميخته است و شخص به صورت يك در ميان آب شيرين و غير شيرين مينوشد. چنانچه در روز يازدهم كه ميزان عسل سه برابر ميشود، فشار خون افزايش يافت، ميتواند به هر ليوان شربت عسل يك قاشق غذاخوري آبليمو بيفزايد. كسي كه اضافه وزن ندارد، از همان روز نخست تا پايان دوره، هر روز 6 قاشق مرباخوري عسل با آب مينوشد. كسي كه از 15 تا 25 كيلو اضافه وزن دارد، در 10 روز نخست، روزانه دو قاشق مرباخوري عسل و از روز يازدهم تا پايان دوره، روزانه 4 قاشق مرباخوري عسل و كسي بيشتر از 25 كيلو اضافه وزن دارد، چنانچه فشار خونش از حالت عادي كمتر نشود و ضربان قلبش كاهش نيابد و دچار سرگيجه نشود، ميتواند تنها آب خالص بنوشد؛ ولي اگر در چند روز نخست فشار خونش پايين آمد، ميتواند در 10 روز نخست، روزانه 2 قاشق مرباخوري عسل و از يازدهم تا پايان، روزانه 3 يا چهار قاشق مرباخوري عسل با آب بخورد. روي هم رفته هر كس با هر وزني كه اين درمان را انجام ميدهد، بجز ميزان تعيين شدهي عسل، هرگاه دچار كاهش فشار خون گرديد، بي درنگ يك قاشق مرباخوري عسل در نصف ليوان آب حل كرده و مينوشد.
عسل هم قند لازم براي سلولهاي مغز را فراهم ميكند و هم با داشتن پتاسيم، اجازهي رشد و تكثير به ميكربها را نميدهد، و هم با داشتن اسيد فرميك خاصيت ضدعفوني كنندگي و ميكرب كشي دارد؛ و بدن را در پاكسازي بهتر از ميكربها ياري ميكند؛ و هم داراي ويتامينهاي ششگانه (A.B.C.D.E.K) و هم مواد معدني: پتاسيم، آهن، فسفر، يد، منيزيم،
سرب، منگنز، آلومينيوم، مس، سديم، سولفور، نيكان، روي و ... ميباشد. اگر شخص بيشتر از اندازهي گفته شده مواد قندي استفاده كند، بدن به جاي استفاده از چربيها و مواد زائد، از قند داده شده استفاده كرده و حتي اضافهي آن را به صورت چربي ذخيره ميكند.